++دل شکسته++

 

بعضی وقتا مجبوری...


تو فضای بغضت بخندی ...


دلت بگیره ولی دلگیری نکنی..


شاکی بشی ولی شکایت نکنی ...


گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن...


خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری...


خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط "سکوت" کنی...

نوشته شده در جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:51 توسط باربی جووون| |

 

:(:(:(...

http://uploadtak.com/images/w32_1338791546love_tikpi.jpg

نوشته شده در جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:50 توسط باربی جووون| |

 

کم کم یاد خواهی گرفت !


با آدمها ........


همانگونه باشی ، که هستند ... !


همانقدر ...


...خوب ....


گرم .....


مهربان .....


و گاهی همانقدر ...


بد .....


سرد ...


تلخ....

نوشته شده در جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:49 توسط باربی جووون| |

 

http://www.akslar.com/wp-content/uploads/2012/05/414.jpg

مـــي داني؟؟؟

مَن جز تو با هَركَس باشـَ ــــــم تنهايم .... !!
نوشته شده در جمعه 13 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:48 توسط باربی جووون| |

 

خدایا آلودگی آدم ها از حد هم گذشت...

چرا دنیا را چند روزی تعطیل نمی کنی...؟؟؟؟؟

نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 13:57 توسط باربی جووون| |

 

23

تا حالا به این فکر کردی با اینکه سگ به وفاداری معروفه

اما چرا میگن مثله سگ پشیمون میشی؟؟

چون ته وفاداری پشیمونیه ....

نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 13:57 توسط باربی جووون| |

 

سکـ ـ ـوت پشت سکـ ـ ـوت ...

حــــــرف پشت حــــــرف ...

بغـــــــض پشت بغـــــض ...

دلــــ
ــــ من کـــــــــــی آروم میگیری؟

نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:43 توسط باربی جووون| |

 

هر چند نمی دانم


روزی رویاهایت را با که شریک میشوی . . . . . .

 

اما هنوز . . .


شریک تمام بی خوابی های من تویی...

نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:41 توسط باربی جووون| |

 

 
خَستــــه ام….!
 
امــــا تَحمـُـــل مـی کُنــم…
 
خُــــدایـــا روزِگـــارت با من و
 
احساسم بـَــد تـــا کـــرد!
نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:40 توسط باربی جووون| |

 

خدایـــا

ایـن روزهــا حرفهـــایم بوی نـاشـــکری می دهنــد...

امـــا تـــو...

بـه حســـاب تنهـــایی و درد دل بگـــذار
نوشته شده در پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 1:38 توسط باربی جووون| |

 

 

دو تا رفیق عاشق یک دختر میشن
دختره میگه من 2 جام مشروب برای شما میارم
تو یکیش زهر ریختم....
هرکس زنده بمونه اون با من ازدواج میکنه...!
... رفیق اولی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه،
رفیق دومی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه.
بعد دختره یه پیک میخوره میگه زهر تو این بود!
میخورم به سلامتی این که رفاقت این دو رفیق به هم نخوره...
به افتخاره همه دختر پسرهای باوفا وبامرام......♥
نوشته شده در چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 17:32 توسط باربی جووون| |

 

  • چقدر سخته یه روزی برسه که کسی باورت نداشته باشه و
  • حرف دلت هم پیش بقیه بی ارزش و بی ارزش بشه
  • اون لحظه است که میفهمی تنهای تنهایی
نوشته شده در چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 17:31 توسط باربی جووون| |

 

خسته ام... از تـــــو نوشتن...!

کمی از خود می نویسم

این "منم" که،

دوستت دارم...!

نوشته شده در چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 10:55 توسط باربی جووون| |

 

همیشه کسی هست که دردودلتو بهش بگی ولی.....

 

 

 

وای به روزی که همون بشه دردودلت...!!!!

نوشته شده در چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 10:55 توسط باربی جووون| |

 

 

تنهایی

مثل آن مسجد بین راهی تنهایم…

هر کس هم که می آید مسافر است می شکند …..

.هم نمازش را، هم دلم را …

و می رود …

نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 9:39 توسط باربی جووون| |

 

انقدر كهنه شده ام كه ميتوان روي گرد و خاك تنم يادگاري نوشت .تو هم بنويس و برو...

نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 9:22 توسط باربی جووون| |

 

درد دارد كسي تنهايت بگذارد كه

 به جرم با او بودن همه تنهايت گذاشتن.

نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 9:21 توسط باربی جووون| |

 

صبر کن سهراب.

گفته بودی قایقی خواهم ساخت دور خواهم شد

از این خاک غریب

قایقت جا دارد

من هم از همهمه اهل زمین دلگیرم...

نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 9:18 توسط باربی جووون| |

 

هنوز هم از بازي كلاغ پر ميترسم.ميترسم بگويم رفاقت؟ آرام بگويي: پر

 

نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 9:18 توسط باربی جووون| |

کهنه فروش تو کوچه مون داد میزد :
کهنه میخریم ، وسایل شکسته و درب و داغون میخریم . . .
بی اختیار فریاد زدم : قلب شکسته ای که روزگاری قیمت داشت  هم میخری ؟
گفت : اگر برایت ارزش داشت ، به دست نا اهل و بی لیاقت نمی دادی تا آنرا بشکند . . .
راست میگفت . .

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 19:57 توسط باربی جووون| |

 

بایـد بـه بعـضیـا گفـت :

اين جمـله ی دوستـت دارم "

سـلام و احـوالپـرسی نيـست کـه بـه هـر کـی ميـرسـی ميـگی !

سنـگین باش یکـم

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 19:55 توسط باربی جووون| |

 

  دلم نگرفته از اینکه رفته ای…


دلگیرم از همه دوست داشتن هایی که گفتی ولی نداشتی…..!!!

 

 

 
 

 

 

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 19:54 توسط باربی جووون| |

 

سخـــــــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم

کــ ــه دیــدم مترسکـــــ

بـه کــلاغ میــ ــگویــد:

هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن

فقـــط تنهــام نــذار!!

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 19:53 توسط باربی جووون| |

 

سر خاک من...!!

 اونی که بیشتر از همه اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه...!!

 اونی که نخواست ما رو بالاخره میاد دیدن جسدم...!!

اونی که حتی نمیخواست دستمو بگیره زیر تابوتمو گرفته...!!

اونی که سلام نمیکرد میاد برا خدافظی...!!

عجب روزیه اون روز...!!

حیف كه اون موقع خودم نیستم...!

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 19:52 توسط باربی جووون| |

 

دوســــت داشــتـن کــــــــه شــــــــاخ و دم نـــــــــدارد !

  اگــــــــر داشــــــت ،

مــــــــن دیـــــــــــو کـــــــوچــــــکـــــــی بــــــــــودم

کــــــــــه عــــــاشــــقـــانـــــه تـــــــو را دوســــــت دارد …

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 19:50 توسط باربی جووون| |

 

من از زندگیِ کسی حذف شدم که
برای داشتنش و بودنش
خیلی هارو از زندگیم حذف کردم
...!

                                                                                                                                               
نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 16:58 توسط باربی جووون| |

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 16:45 توسط باربی جووون| |

 


دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم
می آید
می ماند
و به تنهاییم پایان میدهد!
آمد
رفت
و به زندگی ام پایان داد…

 

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 16:44 توسط باربی جووون| |

 

شعرها و عکس های عاشقانه بهارجون

دور باش اما نزدیک

من از نزدیک بودن های دور میترسم . . .

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 16:40 توسط باربی جووون| |

 

خدایا آلودگی آدمها از حد هشدار

 

گذشته،دنیا رو چند روز تعطیل

 

 

 

نمی کنی ؟

 

نوشته شده در یک شنبه 8 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت 16:37 توسط باربی جووون| |


Power By: LoxBlog.Com

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد